پروبلماتیزه‌کردن چیست؟

چیکده

من مدت‌هاست به دنبال دریافتن پاسخ این پرسش هستم که آیا ممکن است بتوان تاریخ تفکر را به نحوی متمایز – هم متمایز از تاریخ ایده‌ها (منظور من از تاریخ ایده‌ها همان نظام‌های بازنمایی[۲] است) و هم متمایز از تاریخ ذهنیت‌ها[۳] (که مرادم از آن تحلیل گرایشات و انواع کنش است) – ترسیم کرد؟ به نظرم عنصری وجود داشت که قادر به ترسیم این تاریخ تفکر بود؛ این عنصر همان است که می‌توان آن را پروبلم‌ها[۴] یا به بیان دقیق‌تر، پروبلماتیزه­کردن[۵] نامید. آنچه تفکر را متمایز می‌کند این است که تفکر چیزی کاملاً متفاوت از مجموعۀ بازنمایی‌هایی است که زیربنای یک رفتار معین را تشکیل می‌دهد؛ تفکر همچنین کاملاً متفاوت از قلمرو گرایشاتی است که می‌توانند به این رفتار تعین ببخشند. تفکر چیزی نیست که در کرداری[۶] معین ساکن باشد یا معنایش را به آن بدهد؛ بلکه اتفاقاً همان چیزی است که به فرد اجازۀ پا پس کشیدن از این شیوۀ کنش یا واکنش را می‌دهد، تا فرد این شیوه را به خود در مقام ابژۀ تفکر عرضه کند و معنا، شرایط و اهداف آن را به پرسش بکشد. تفکر آزادی است، آن هم آزادی‌ای در نسبت با آنچه یک فرد انجام می‌دهد، جنبشی است که به وسیله‌ی آن، فرد از آنچه انجام می­دهد جدا شده، آن را در مقام یک ابژه بنیان نهاده، و بدان همچون یک پروبلم می‌اندیشد.

منبع: http://problematicaa.com/the-problematic/

برای خواندن ادامه مطلب و دانلود فایل آن بر روی این لینک کلیک کنید.