ما نفرین‌شدگان

 محمدمهدی اردبیلی

 ۱. در پس هر گنج، نفرینی نهفته است. جویندگان گنج می‌دانند که مهمتر از یافتن خود گنج، چگونگی خلاص شدن از شرّ طلسمِ آن است. چه وردها و طلسم‌شکن‌ها که باید به کار بسته شود.

 ۲. انسان مدرن گنجی را یافت (ساخت) که زرق‌وبرق آن چشمان خودش را نیز خیره کرد. در ابتدا او فقط سرمستانه آغاز دوره‌ای تازه در تاریخ را استشمام می‌کرد. بیکن می‌گفت، “روزگار هنوز جوان است، چند قرن دیگر به ما فرصت بدهید. ما بر همه چیز غلبه خواهیم کرد و همه چیز را از نو خواهیم ساخت”. البته این نه بیکن، بلکه دکارت بود که برای نخستین بار ایده‌ی مدرن را در ژرف‌ترین سطحش، یعنی فلسفه، تئوریزه کرد. او گنجی را که انسان مدرن به تازگی یافته بود “من” نامید که اسم رمزی بود برای “سوژه‌ی خودبنیاد”.

 ۳. از نیمه‌ی دوم قرن هجدهم، انسان مدرن رفته‌رفته با مازادهای ناخوانده‌ی این گنج مواجه شد. ژرف‌تر از همه، این نیچه بود که در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم توانست با چشمانی نافذ نه تنها به خود این گنج، بلکه به بستر و ریشه‌هایش نقب بزند و به حقیقت دهشتناک نهفته در پس آن بنگرد. خود او اما چنان نفرین‌زده شد که زبانش بند آمد و دهه‌ی آخر عمرش را همچون جن‌زدگان زیست.

۴. امروز اما از آن گنج دیگر چیزی نمانده جز همان نفرینش. انسان پست‌مدرن دیگر نه ایمان و تکیه‌گاه دوران پیشامدرن را دارد و نه حتی توهم خودبنیادی و آزادی سوژه‌ را. تنها چیزی که برایش مانده، نه خدا و نه سوژه، بلکه هیولایی برآمده از نفرینِ همان گنجی است که ارواح مردگان کل تاریخ را طلسم کرده. او، اگر بتواند، باید به سازوکارهای عملکرد این نفرین و یافتن راه‌ها و وردهای موثر برای “رفعِ” آن بیندیشد، حتی به کمک احضار مردگان لعنت‌شده.

توضیح عکس: خود دکارت گویی اولین قربانی نفرینِ گنجی بود که یافت. او که بر اثر یک بیماری ساده‌ به طرزی غیرمنتظره درگذشت، پس از مرگش نیز آرام نگرفت. کشتی کتابها و نوشته‌هایش در دریا غرق شد. آثارش را ممنوعه اعلام کردند. جنازه‌اش مخفیانه در سوئد نبش قبر و به فرانسه منتقل شد و بارها جابجا شد تا نهایتاً در کلیسای سن‌ژرمن در خاک آرمید، اما بدون مهمترین و نمادین‌ترین عضوش: جمجمه. تصویر فوق جمجمه‌ی دکارت است که پس از سال‌ها دست‌به‌دست شدنِ مخفیانه، در موزه‌ی بشر پاریس به نمایش عموم درآمده است. این جمجمه که “منِ”دکارت را با سوبژکتیویته‌ی کل بشر پیوند می‌زد با زخم‌ها و اشعاری که بر آن حک شده، نمادی است برای پیوند روح و استخوان، پیشرفت و نفرین مدرن. البته این نفرین هنوز در انتظار قربانی‌های بسیاری است. شاید حتی کل بشر نیز سیرابش نکند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *