نقد و بررسی ترجمه کتاب «دیالکتیک هگل»
دکتر پگاه مصلح سخنرانی خود را با این مقدمه اینطور آغاز کردند که از نظر گادامر، دیالکتیک هگل منبعی دائم برای فهم چیستی خودِ دیالکتیک است. برخلاف روند فلسفه در سده های گذشته که هدف آن نفی ابهام و رسیدن به اثبات است، گادامر این ابهام ها را به سبب برانگیختگی پرسشگری در مخاطب، بارآور می داند که با برداشت هگل از فلسفه به مثابه فرآیند سازگار است.
وی سپس انگیزه خود از ترجمه کتاب را، دغدغه دیالکتیک و اهمیت آن از یونان باستان تا کنون دانست. در مواجهه با دیالکتیک، وی کار گادامر را به سبب نگاه متفاوت وی به دیالکتیک، واجد اهمیت می دانست چون برخلاف دیگر شارحان هگل که دیالکتیک را در متن فلسفه مدرن بررسی می کردند، گادامر به ریشه های یونانی آن توجه نشان داده بود.
سپس ، ایشان درباره فصول کتاب و پیوستگی آن بحث نمودند. از اهمیت این مقاله انتخاب هوشمندانه آن ها و پرداختن به جنبه های متفاوت هستی شناسی، معرفت شناسی و منطق هکل می توان اشاره کرد.
دکتر اردبیلی، سخنرانی خود را در سه سطحِ موضع نویسنده کتاب، موضع مترجم و در نهایت سطح ترجمه مطرح نمودند. در سطح موضع کتاب، به درماندگی و آشفتگی در برداشت گادامر از هگل، نابسنده بودن مقدمه و پراکندگی روش شناختی در انتخاب مقالات و سیاست زدایی گادامر از دیالکتیک هگل اشاره نمودند. در مقابل ارزش کتاب را در تلفیق روش هرمنوتیکی با روش دیالکتیک هگل دانست.
بررسی ترجمه کتاب را، می توان در دو سطح موضع مترجم و خود ترجمه پی گرفت. منظور از موضع مترجم، حضور مترجم در مقدمه، پاورقی ها و… می باشد که از مزیت های این ترجمه اعلام حضور مترجم دانست گرچه این اعلام حضور در نوشتن پاورقی ها و… اندکی بیش از حد بوده است. در سطح ترجمه، ایشان به بررسی ترمینولوژی چند واژه درباره دیالکتیک هگل پرداختند و مزیت ترجمه را دقت و وسواس علمی آن دانستند.
دکتر کیخاهی، در موضع خود نسبت به گادامر با دکتر مصلح موافق بود و کار ترجمه ایشان را سرمشق و کار جدی دانشگاهی دانست. وی با اشاره به الزام حضور مترجم در ترجمه اثر، در عین حال پاورقی ها و… باعث از بین رفتن ابهام و تاریکی اثر می شود که در جای خود مهم است و شرح متن را تقلیل آن به سنت متافیزیکی خاصی می داند.
در جمع بندی، دکتر مصلح در جایگاه دفاع به انسجام فصول در سیر تاریخی آن از دوره باستان تا معاصر تاکید کردند و در باب سیاست زدایی از دیالکتیک هگل، بیان نمودند که پس زنش سیاسی نفی اتخاذ موضع سیاسی خاص نیست و در نهایت به دفاع از اخذ ترمینولوژی خاص خود نسبت به انتقاد های دکتر اردبیلی پرداختند.